احتمالاً چنین رابطهی در دنیای واقعی نداشته باشیم. دلیل:
رابطهها یا تقارنی هستن یا غیرتقارنی. به این معنی که برعکسش معنی خودش رو میده یا نمیده. مثلاً برعکس رابطهی «ازدواج»، خود ازدواج هست اما برعکس رابطهی «ضربه زدن»، ضربه خوردن هست. بنابراین ازدواج یک رابطهی تقارنی هست اما ضربه زدن یک رابطهی غیرتقارنی
حالا برای سوال ما، اگه بخوایم یک رابطهی تقارنی مثال بزنیم چون دو طرف رابطه یک موجودیت هست نمیشه که یه طرف رابطه ضروری باشه اما طرف دیگه غیرضروری. بنابراین مجبوریم رابطهی غیرتقارنی مثال بزنیم
سوال: آیا رابطهی غیرتقارنی بین یک موجودیت و خودش وجود داره که یک طرفش ضروری باشه اما طرف دیگهش که یه رابطهی دیگه میشه غیرضروری؟ تا جایی که مشخص هست نمودار چن ER همچین مفهومی رو اصلاً در نظر نمیگیره. درسته؟